من روبينا هستم
هجده ساله
اهل كهن ترين سرزمين جهانم
سرزمين خيام،سرزمين هزار و يك شب،سرزمين كاشى هاى فيروزه اى…

وقتى كوچك بودم غروبهاى تابستان كه در حياط خانه مادر بزرگ عطر موهاى دختران و ياسمن در هم ميپيچيد و صداى بازى بچه ها و ريخته شدن شربت گلاب خنك از جام به ليواندر هم مى آميخت در ذهن كودكانه من زيباترين ملودى هاى جهان نواخته ميشد…
آرام آرام زبان عطر و خنده و غم و شادى براى من موسيقى شد
…هفت بهار از عمرم نگذشته بود كه جادوى اين زبان مرا با خود برد و اين وقتى بود كه براى اولين بار پشت پيانو نشستم
موسيقى براى من زبان واژه هايى شد كه نه بر دهان ها كه بر قلب ها نازل ميشد …زبان همدلى من با كائنات…سيزده ساله بودم كه انگار سدى كه پشت حنجره ام كشيده شده بود شكست و آوازم سيل شد و مرا با خود برد…
من بودم و شورشهاى دخترى نوجوان كه ميتوانستم آوازش كنم در سرزمينى كه ساليانى بود كه سد كشيده بودند بر حنجره آوازخوان دخترانش

شورشى كه بال پروازم شد به آن سوى كره زمين …به سرزمين زيبا و پهناور كانادا…كشورى با مردمى مهربان كه خيلى زود مرا امن در آغوش گرفت …امنيتى كه شوق شد و شوقى كه آواز شد تا بخوانم به نام تمام دخترانى كه ديوارى بلند پشت حنجره ابريشمينشان كشيده اند
من روبينا هستم دخترى از ايران با صدايى به رنگ كاشى هاى فيروزه اى سرزمينم كه ميخواهم از بلنداى آسمان روياهايم با همه مردم جهان به زبان موسيقى سخن بگويم
پنجم آگست اولين ايستگاه من در راه بى پايان موسيقى خواهد بود
گوشهايتان را به من بسپاريد
حرمتشان را حفظ خواهم كرد
اين قول ابدى من به شما اس

#music #pop #popstar #rubina #artisticsynergy #singer #iran #iranian #pianist #fyp #cinematic #shortfilm