شاهرخ مسکوب ـ کلاس شاهنامه ـ گفتار ۲ - زمان ( ۲) Sh.Meskoob
Sorour Kasmai Sorour Kasmai
744 subscribers
4,650 views
79

 Published On Jun 14, 2016

پس از جمشید دو بزرگ پادشاه دیگر شاهنامه نیز، یعنی فریدون و کیخسرو،هر کدام به نحوی در سامان دادن به سیر زمان دست دارند.
پادشاهی جمشید به دست ضحاک به پایان می رسد و پادشاهی ضحاک به دست فریدون. فریدون به روز خجسته سر مهرماه به تخت می نشیند. او نیز چون جمشید پادشاه زمان پرداز است. فریدون به زمان «آغازین» جمشیدی معنی و مفهوم تازه ای می بخشد. او با تقسیم پادشاهی خود میان سه پسرش، سه سرزمین ایران و توران و روم و در نتیجه سه تاریخ را ایجاد می کند. بدین ترتیب مفهوم «ایران» چون جایگاه مردمی هم سرنوشت بوجود می آید و زمانی که بر این مردم می گذرد بعدی تازه می یابد. به عبارت دیگر خصلت وجودی زمان تغییر پیدا می کند: زمان فردی تبدیل می شود به زمان جمعی یا «تاریخی». قصد فریدون از تقسیم قلمرو خود، گستردن نیکویی و «داد» است، اما واقعیت تاریخی سرنوشت دیگری را برای او و فرزندانش رقم می زند. تاریخ حماسه پهلوانی ایران با یک برادرکشی (کشتن ایرج) آغاز می شود و با یک برادر کشی دیگر (مرگ رستم) به پایان می رسد، یعنی تاریخی درست برخلاف خواست فریدون تاریخ ساز، سرشار از بیداد و ستیزه و آز. نبردهای ایران و توران سراسر دوره حماسه پهلوانی را که کارزار برقراری داد و کین خواهی خون ایرج و سیاوش است، در بر می گیرد.
پس از فریدون، نوبت به پادشاهی کیخسرو می رسد تا زمانی نو را در ساحتی فراتاریخی باز آفریند. رسالت اینجهانی کیخسرو کین خواهی سیاوش، شکست افراسیاب وپایان دوره بیداد است. او بزرگ ترین رزم آرا (استراتژ) شاهنامه است. اوست که نبرد دوازده رخ را سازمان می دهد. اما خویشکاری کیخسرو بعدی بیش از این دارد. او با پایان دادن به دوره افراسیاب باید مقدمات پایان جهان را فراهم سازد. پس رسالت او هم در گیتی و هم در مینو جریان دارد. با به انجام رساندن رسالت اینجهانی خود، کیخسرو از قدرت کناره می گیرد و ناپدید می شود تا در آخر زمان دوباره بازگردد، یار و یاور سوشیانس باشد و به مدت ۵۷ سال پا به پای او برای آماده ساختن پایان جهان تلاش کند. بدین ترتیب زمان کیخسرو دارای خصلتی «قدسی» یا «مینوی» است.
با این مقدمات می توان نتیجه گرفت که اساسأ کیهان شناخت اساطیر ایران تاریخی است. همچنان که آفرینش اهورا مزدا نیز دارای تاریخ است و در طول نه هزار سال جریان دارد. اهورامزدا به کمک زمان و در زمان خدا می شود یا به اصطلاح هگل، خدایی است «شونده» و نه «باشنده».

show more

Share/Embed