وادی حیرت در عرفان | درجه خورشید در مهرپرستی | بعد ازین وادی حیرت آیدت | عرفان و تصوف
تعبیر خواب تعبیر خواب
5.13K subscribers
357 views
17

 Published On May 20, 2023

0:00 وادی یا منزل حیرت از وادی های سیر و سلوک عرفانی
0:38 حال و هوای انسان در وادی حیرت
2:27 ترفندها و استراتژی های لازم در وادی حیرت
4:22 خطرات وادی حیرت
6:34 بیان وادی حیرت در شعر فارسی
در ادامه، به برخی از نمونه‌هایی از شعر عرفانی پیرامون وادی حیرت اشاره می‌کنم:
1. مولوی:
در مثنوی معنوی مولوی، بسیاری از قصه‌ها و قطعات شعری به تجربه وادی حیرت اشاره دارند. او به شیوه‌ی شاعرانه و مجازی، تلاش می‌کند تا تجربه عشق و اتحاد با معشوق الهی را به شکلی هنرمندانه به تصویر بکشد.
2. حافظ:
حافظ، شاعر بزرگ ایرانی، نیز در غزل‌های خود به مفهوم وادی حیرت و تجربه عشق الهی پرداخته است. او با استفاده از زبان مجازی، تشبیهات و الفاظ زیبا، حالات عشقی و حیرت را به نمایش می‌گذارد.
3. عطار نیشابوری:
عطار نیشابوری، شاعر و عارف بزرگی بود که در آثارش به شکل شعر عرفانی، به مفاهیم وادی حیرت و تجربه‌های روحانی اشاره کرد. او با استفاده از زبانی فلسفی و عمیق، تجربه حضور در وادی حیرت را توصیف می‌کند.
4. فرید الدین عطار:
فرید الدین عطار، نویسنده کتاب "مناقب العارفین"، به طور مستقیم به مفهوم وادی حیرت در آثار خود اشاره نمی‌کند، اما تجربه عشق و حالات روحانی را در اشعار و قصاید خود توصیف می‌کند که می‌توان به عنوان مثالی از شعر عرفانی در نظر گرفت.
بعد ازین وادی حیرت آیدت
کار دایم درد و حسرت آیدت
هر نفس اینجا چو تیغی باشدت
هر دمی اینجا دریغی باشدت
آه باشد، درد باشد، سوز هم
روز و شب باشد، نه شب نه روز هم
ازبن هر موی این کس نه به تیغ
می‌چکد خون می‌نگارد ای دریغ
آتشی باشد فسرده مرد این
یا یخی بس سوخته از درد این
مرد حیران چون رسد این جایگاه
در تحیر مانده و گم کرده راه
هرچ زد توحید بر جانش رقم
جمله گم گردد از و گم نیز هم
گر بدو گویند مستی یا نه‌ای
نیستی گویی که هستی یا نه‌ای
در میانی یا برونی از میان
بر کناری یا نهانی یا عیان
فانیی یا باقیی یا هر دوی
یا نهٔ هر دو توی یا نه توی
گوید اصلا می‌ندانم چیز من
وان ندانم هم ندانم نیز من
عاشقم اما ندانم بر کیم
نه مسلمانم نه کافر، پس چیم
لیکن از عشقم ندارم آگهی
هم دلی پرعشق دارم هم تهی
در آیین مهرپرستی، درجه «خورشید» یا «مهر پویا» ششمین و یکی از مهم‌ترین درجات سلوک است. این درجه نماد زندگی و حرکت است. در این مرحله، فرد باید به رستگاری و سعادت ابدی برسد.
برای رسیدن به درجه خورشید، فرد باید مراحل زیر را طی کند:
گذراندن پنج سال آموزش و ریاضت در زیر نظر یک پدر روحانی
کسب دانش و آگاهی کافی در مورد آیین مهرپرستی
انجام اعمال و عبادات خاص
اخذ تاییدیه از سایر پدران روحانی
پس از طی مراحل فوق، فرد در یک مراسم ویژه به درجه خورشید منصوب می‌شود. در این مراسم، فرد سوگند یاد می‌کند که به ایزد مهر وفادار بماند و تعالیم او را به دیگران بیاموزد.
خورشید در آیین مهرپرستی نماد زندگی، نور، گرما، و عشق است. او ایزد متعال و خالق جهان است. خورشید در این آیین، مظهر رستگاری و سعادت ابدی است.
فردی که به درجه خورشید می‌رسد، به مقام روحانی می‌رسد و مسئول آموزش و هدایت پیروان آیین مهرپرستی است. او همچنین مسئول اجرای مراسم و مناسک مذهبی است. خورشید همچنین نقش مهمی در حل و فصل اختلافات بین پیروان آیین مهرپرستی ایفا می‌کند.
علامت مخصوص خورشید، تازیانه، هاله و مشعل است. تازیانه نماد قدرت و اقتدار، هاله نماد نور و روشنایی، و مشعل نماد دانش و خرد است.
در آیین مهرپرستی، خورشید به عنوان یک خدای ایزدگونه مورد پرستش قرار می‌گرفت. او به عنوان مظهر رستگاری و سعادت ابدی، امید و آرزوی پیروان این آیین بود.

#سلوک
#عرفان
#معرفت

show more

Share/Embed